….

ساخت وبلاگ

چقد این روزا....

مغزم پره علامت سواله

؟؟؟؟؟؟!!!!!

درونم پر از خلا بزرگیه که توش غرق شدم و هر روز داره بزرگتر میشه

چقد خستم ولی یه تنه دارم میرم جلو، تنها و بی کس

درونم چقد خالیه و چقد خودمو محکم نگه داشتم

کی قراره بگذره

چی قراره بشه

چقد آینده ی پیش روم مبهمه...

چرا نباید آیندم مشخص باشه؟ مگه ما باهم به یه راه مشخص درنیومده بودیم... مگه نباید الان میدونستیم چی قراره بشه؟ مگه غیر اینه که تو به راه دو نفره نباید تنها بود؟ 

و من چقد تنها رها شدم...

چقد این یک سال و خورده ای رو تنها و آواره گذروندم، بدون هیچ پشتوانه ای

گاها بی صدا میشینم و فقط نگاه میکنم به این حجم از خودبینی دور و بریام که من هیچ کجاش نبودم

شایدم حق داشتن، الان همه فقط به فکر خودشون هستن.

اونم حق داشت، خرج دوتا خانواده رو میده خب و من هیچ جایی بینشون نداشتم،وظیفش فقط در قبال خانوادش بود

فقط درونم پرسیدم پس من کیتم؟ ولی جوابی که میشنیدمو دوست نداشتم

یه حس یتیمی خاصی داشتم انگار

دلم میخواد زانوهامو بعل کنم و یه گوشه تنها بشینم و برم تو خودم

چرا تو این دنیای به این بزرگی نباید بتونی چشم بسته رو کسی حساب کنی

چقد خستم

چقد درونم تنهاست

چقد از تنها دویدن خسته شدم

چقد از دادگاه و این بازیا خستم

چقد حس تنهایی رنجم میده، اینکه تو این راه دو نفره چقد تنها موندم و یه تنه دارم میرم جلو و هر بار تو هر دلخوریم  با کوچکترین چیزی کنار گذاشته میشم و همچنان مصمم میرم جلو... چرا؟ چرا باید اینجوری باشه؟ چرا باید با وجود تنها گذاشته شدن بازم اینجوری بدو ام؟ چرا فقط من میدوام؟ با چه حقی راحت میتونن آدمو کنار بذارن؟ 

چرا باید اعتماد کنم با وجود این همه تنها گذاشته شدن؟ 

چرا باید بعد این همه مدت بین راه رها بشم؟ و تازه اون همه ام سرکوفت بشنوم؟ که انگار من کار ناجوری کردم...

گاها میخوام بگم تو کجا بووودی تو آوارگیام؟ تو که راحت منو بعد این همه چیز راحت میذاری کنار؟ 

چقد درد دارم این روزا

چقد دردام زیادن

غصه هام...

فکر چیو بکنم نمیدونم

واقعا نمیدونم

استرس این روزهام چقد زیادن

چی قراره بشه

آخرم چی میشه

مغزم همش حرف میرنه

هیچی نمیدونم ، دیگه هیچی نمیدونم، فقط میدونم اگه به خاطر نیمه راه تنها گذاشتنت مجبور شم دوباره برگردم اون خونه، نمیبخشمت

واقعا نمیبخشمت

مرگ تدریجی...
ما را در سایت مرگ تدریجی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8tanha012 بازدید : 79 تاريخ : دوشنبه 30 خرداد 1401 ساعت: 0:07